مقالات

4 دلیل سکوت کارمندان

اگر شما هم به مانند بسیاری از مدیران به خود می‌بالید که درِ اتاق خود را به روی کارمندان باز گذاشته‌اید و راه‌های بسیاری برای برقراری ارتباط آنان با خود مهیا کرده‌اید، اگر باور دارید که بیشتر افکار نفرات سازمان خود را می‌شناسید، «به هر حال کارمندان با صحبت در جلسات، گپ زدن‌های کوتاه در راهرو‌ها و ارسال ‏e-mail‏ با شما ارتباط برقرار می‌کنند!» باید بدانید که آن چیزی را که باید بشنوید نمی‌شنوید و آن‌قدر که باید بشنوید نمی‌شنوید.

به گزارش روزنامه الکترونیک دانش و فناوری ـ ستنا، نویسندگان مقاله‌ای در آخرین مرحله از تحقیقات ارزشمند خود با موضوع «سکوت سازمانی» به بررسی شش سؤال در تحقیق سالانه ملی اجتماعی دانشگاه ‏Cornell‏ پرداختند تا دلیل خودداری پرسنل از اظهارنظر را بیابند.

باور عمومی بر این است که کارمندان هنگامی سکوت می‌کنند که احساس می‌کنند اظهارنظرشان باعث ایجاد دردسر می‌شود. ولی جالب است بدانیم که عمده دلیل مشترک اظهارنظر نکردن، نوعی احساس درخصوص اعلام نظراشتباه است تا هراس از عواقب انتقام‌گونه آن.

در همین زمینه و از آنجایی که کارمندان بعضاً به اظهار نظر هم می‌پردازند، اغلب رؤسا از وجود خود سانسوری نزد کارمندانشان بی اطلاع هستند. به زعم این دسته از رؤسا آنها آن چیزهایی که لازم است را می‌شنوند در حالی که عملاً آنها مواجه با اظهارنظر نکردن کارمندانشان هستند.

اوقاتی را به یاد آوریم که خودمان نیز از اظهار نظر خودداری کرده و ترجیح داده‌ایم سکوت اختیار کنیم. یقینا ً مواقع متعددی را می‌توانیم مثال بزنیم در حالی که شاید سعی کرده باشیم با ساده لوحی به توجیه این رفتار خود بپردازیم: «من زیاد صحبت می‌کنم ولی نه در مورد این موضوع خاص یا نه در این زمان خاص یا نه با یک مدیر خاص».

ترکیب کارمندان بی‌حرف و رؤسای فراموشکار باعث جلوگیری از هر انتقاد سازنده می‌شود یا به بیان دیگر باعث آشکار نشدن حقیقت می‌شود. مهم‌تر اینکه این ترکیب مانع از ظهور ایده‌های خوب در سطح سازمان می‌شود.

اطلاعات جمع‌آوری شده از 439 نفر از کارمندانی که مورد مصاحبه قرار گرفته‌اند به گروه نویسندگان این مقاله کمک کرده است تا بتوانند چهار باور مشترک مدیران درخصوص چرخش اطلاعات و ایده‌ها در میان نفرات ستادی و صف را مشخص کنند.

باور اول: خانم‌ها و کارکنان غیر متخصص در مقایسه با آقایان و کارکنان متخصص کمتر اظهارنظر می‌کنند. دلیل این امر نگرانی آنها از عواقب اظهار نظر خود و یا اظهارنظر اشتباه است.

نتیجه تحقیق: هیچ تفاوتی قابل اتکا از نظر آماری میان کارمندان زن و مرد با تحصیلات مختلف و سطوح درآمدی متفاوت درخصوص اظهارنظر نکردن به دلیل ترس از اظهارنظر اشتباه وجود ندارد.

باور دوم: اگر کارمندان سازمان من به راحتی با من صحبت می‌کنند، پس اظهارنظر آنان بدون پرده است.

نتیجه تحقیق: 42 درصد از پرسش شوندگان اعلام کرده‌اند که هر چند آنان هرازگاهی با مدیر خود صحبت می‌کنند ولی هنگامی که احساس می‌کنند اظهارنظرشان عایدی نخواهد داشت، یا ممکن است باعث از دست دادن امتیازی شود از به اشتراک گذاشتن نظرات خود صرف‌نظر می‌کنند.

باور سوم: اگر کارمندان سازمان من اظهارنظر نمی‌کنند، بدین معناست که علی‌رغم تمامی تلاش‌های مدیریت احساس امنیت ندارند.

تنیجه تحقیق: این درحالی است که 25 درصد از پرسش‌شوندگان اعلام کرده‌اند که اظهارنظر نکردن آنان درخصوص مطالب جاری به دلیل صرفه جویی در وقت است تا ترس از عواقب آن.

‏باور چهارم: فقط موضوعاتی که کارمندان به اظهارنظر درخصوص آن نمی‌پردازند موضوعاتی چون فعالیت‌های غیراخلاقی و یا غیرقانونی است.

نتیجه تحقیق: حدود 20درصد از پرسش‌شوندگان عنوان کرده‌اند که ترس از عواقب اظهارنظر باعث شرکت نکردن در پیشنهاد دادن در خصوص موضوعات روزمره و ارتقای وضع است. این نوع سکوت روزمره باعث می‌شود که مدیران به اطلاعاتی که لازم است بدانند تا مشکلات بزرگتر را پشت سر بگذارند دسترسی نداشته باشند. این امر باعث کاهش کارآیی و درنتیجه پسرفت سازمان می‌شود.

‏منبع: مجله ‏Harvard Business Review‏ شماره ژوئن 2010

برگردان: آندره میکائیلی‏

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.